کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عقل در میدان عشق آهسته می‌راند فرس
    وز سم آتش می‌جهاند توسن تند هوس
    آن چنانم مضطرب کز من گران لنگریست
    در ره صرصر غبار و بر سر گرداب خس
    حال دل در سینه صد چاک من دانی اگر
    دیده باشی اضطراب مرغ وحشی در قفس
    بشکن ای مطرب که مجنونان لیلی دوست را
    ساز ز آواز حدی می‌باید و بانگ جرس
    گر خورند آب به قابس می‌کنند آخر از آن
    آن چه نتوان کرد زان بس باده عشق است و بس
    رشتهٔ جان شد چنان باریک کاندر جسم زار
    بگسلد صد جا اگر پیوند یابد با نفس
    گر سگ کویش دهد یک بارم آواز از قفا
    از شعف رویم بماند تا قیامت باز پس
    می‌تواند راندم زین شکرستان هرگه او
    ذوق شیرینی تواند بردن از طبع مگس
    حیف کز دنیا برون شد محتشم وز هیچ جا
    حیف و افسوسی نیامد بر زبان هیچ کس

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha