کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مباش ای مدعی خوش دل که از من رنجه شد خویش
    که شمشیر و کفن در گردن اینک می‌روم سویش
    هلال‌آسا اگر ساید سرم بر آسمان شاید
    که باز از سر گرفتم سجدهٔ محراب ابرویش
    ز بس کز انفعالم مانده سر در پیش چون نرگس
    درین فکرم که چون خواهم فکندن چشم بر رویش
    امان می‌خواهم از کثرت که گویم یک سخن با او
    زبانم تا به سحر غمزه بندد چشم جادویش
    من گمراه عشق و محنت او تازه اسلامم
    به جرم توبه‌ام شاید نسوزد آتش خویش
    کند بختم ز شادی صد مبارکباد اگر از نو
    نهد داغ غلامی بر جبینم خال هندویش
    رقیبا آن که از رشگ تو با غم بود هم زانو
    همین دم تکیه‌گاه یار خواهد بود بازویش
    به این سگان ای مدعی زان در مسافر شو
    که دیگر شد مجاور بر سر کوی سگ کویش
    دو روزی گر ز هجرم غنچه‌سان دلتنگ کرد آن گل
    ز پیوند قدیمی باز کردم جا به پهلویش
    نهد گر دست جورش از تطاول اره بر فرقم
    دگر دست تعلق نگسلم چون شانه از مویش
    عجب گر بشنوی بوی صلاح از محتشم دیگر
    که بست و محکمست این بار دل در جعد گیسویش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha