کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گدایان را بود از آستانها پاسبان مانع
    مرا از آستان او زمین و آسمان مانع
    من و شبهای سرما و خیال آستان بوسی
    که آنجا نیست بیم پرده دارو پاسبان مانع
    نگهبانان ز ما دارند پنهان داغها بر جان
    که ممکن نیست خوبان را شد از لطف نهان مانع
    به بزم امشب هوس خواهند و لطف یار بخشنده
    حجاب از هر دو جانب گرچه میشد در میان مانع
    به او خوش صحبتی می‌داشتم شد در دلش ناگه
    گمان بد مرا از صحبت آن بدگمان مانع
    مگر اسرار بزم دوش می‌خواهد نهان از من
    که هست امشب مرا از اختلاط بدگمان مانع
    چه می‌گفتند در بزمش که چون شد محتشم پیدا
    شد آن مه همزبانان را به تقصیر زبان مانع

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha