کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شطرنج صحبت من و آن مایهٔ سرور
    با آن که قایم است ز من می‌برد به زور
    کارم درین بساط به شاهی فتاده است
    کز اسب کین پیاده نمی‌گردد از غرور
    چندم به بزم خود نگذاری چه میشود
    گر بر بساط شاه کند به یدقی عبور
    نزدیک شد فرارم ازین عرصه کز قیاس
    در بازی تو ماتی خود دیده‌ام ز دور
    نقد درست جان بنه ای دل به داد عشق
    کان نقد در قلیل و کثیر است بی‌کسور
    زان انقلاب کن حذر اندر بساط عشق
    کانجا گریز شاه ز بیدق شود ضرور
    میرم برای آن که ز چشم مشعبدش
    شطرنج غائبانه توان باخت در حضور
    بیش از محل پیاده به فرزین شود به دل
    چون عشق را کمال برون آرد از قصور
    تا محتشم بر اسب فصاحت نهاد زین
    افکند در بساط سوار و پیاده شور

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha