کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    صبا از کشور آن پاکدامان دیر می‌آید
    ز یوسف بوی پیراهن به کنعان دیر می‌آید
    سواری تند در جولان و شوری نیست در میدان
    چرا آن شهسوار افکن به میدان دیر می‌آید
    مگر از سیل اشگم پای قاصد در گلست آنجا
    که سخت این بار از آن راه بیابان دیر می‌آید
    همانا باد هم خوش کرده منزلگاه جانان را
    که بر بالین این بیمار گریان دیر می‌آید
    تو را انگشت همدم کافت جان تو زود آمد
    مرا این می‌کشد کان آفت جان دیر می‌آید
    برای میهمانی می‌کنم دل را کباب اما
    دلم بسیار می‌سوزد که مهمان دیر می‌آید
    تو داری محتشم ز آشوب دوران کلفتی منهم
    دلی پر غصه کان آشوب دوران دیر می‌آید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha