کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    رهی دارم که از دوری به پایان دیر می‌آید
    سری کز بی سرانجامی به سامان دیر می‌آید
    به پیراهن دریدن تا به دامان می‌رود دستم
    ز ضعفم چاک پیراهن به دامان دیر می‌آید
    صبا جنبید و میدان رفته شد یارب چرا این سان
    به جولان آن سوار گرم جولان دیر می‌آید
    دل و جان از حسد در آتش انداز انتظار او
    سپه جمعست میدان گرم و سلطان دیر می‌آید
    از آن سو صد بشارتها فغان دادند زین جانب
    به استقبال جانهم رفت و جانان دیر می‌آید
    دلم بهر نگاه آخرین هم می‌تپد آخر
    که شد پیمانه پر آن سست پیمان دیر می‌آید
    طبیب محتشم را نیست در عالم جز این عیبی
    که بر بالین بیماران هجران دیر می‌آید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha