کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    برین در می‌کشند امشب جهان‌پیما سمندی را
    به سرعت می‌برند از باغ ما سرو بلندی را
    غم صحرائیان دارم که غافل گیری گردون
    به صحرا می‌برد از شهر بند صید بندی را
    سپهرم مایهٔ بازیچهٔ خود کرده پنداری
    که باز از گریه‌ام درخنده دارد نوشخندی را
    سزاوار فراقم من که از خوبان پسندیدم
    دل بیزار الفت دشمنی آفت پسندی را
    نمی‌گفتم که آن بی درد با صد غصه نگذارد
    به درد بی‌کسی در کنج محنت دردمندی را
    دلم ازسینه خواهد جست بیرون محتشم تا کی
    بود تاب نشستن در دل آتش سپندی را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha