محتشم کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۳۲: برین در میکشند امشب جهانپیما سمندی را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
برین در می کشند امشب جهان پیما سمندی را به سرعت می برند از باغ ما سرو بلندی را غم صحرائیان دارم که غافل گیری گردون به صحرا می برد از شهر بند صید بندی را سپهرم مایهٔ بازیچهٔ خود کرده پنداری که باز از گریه ام درخنده دارد نوشخندی را سزاوار فراقم من که از خوبان پسندیدم دل بیزار الفت دشمنی آفت پسندی را نمی گفتم که آن بی درد با صد غصه نگذارد به درد بی کسی در کنج محنت دردمندی را دلم ازسینه خواهد جست بیرون محتشم تا کی بود تاب نشستن در دل آتش سپندی را محتشم کاشانی