کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عاشق از حسرت دیدار تو آهی نکند
    که درو غیر غنیمانه نگاهی نکند
    آن چه با خرمن جانم بنگاهی کردی
    برق هرچند بکوشد به گیاهی نکند
    عشق تاراج گرت یک تنه با هر دو جهان
    کرد کاری که به یک کلبه سپاهی نکند
    شدم از سنگدلیهای تو خورسند به این
    که کسی در دلت از وسوسه راهی نکند
    منعم از ناله رسد پند دهی را که شود
    هدف تیر نگاه تو و آهی نکند
    من گرفتم گه نگه در تو گناهست ای بت
    بنده این حوصله دارد که گناهی نکند
    دیدم آن زلف و تغافل زدم آهم برخاست
    نتوانست که تعظیم سیاهی نکند
    آن چه با کوه شکیبم رخ تابان تو کرد
    شعلهٔ آتش سوزنده به کاهی نکند
    محتشم این همه از گریه نگردد رسوا
    که تواند کند گاهی و گاهی نکند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha