کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یک دم ای سرو ز غمهای تو آزاد که بود
    یک شب ای ماه ز بیداد تو بیداد که بود
    مردم از ذوق چودی تیغ کشیدی بر من
    کامشب از درد درین کوی به فریاد که بود
    دور از بزم تو ماندم که ز می‌شستم دست
    ورنه آن کس که مرا توبه ز می داد که بود
    تا به خاک رهم از کینه برابر کردی
    آن که پا بر سرم از دست تو ننهاد که بود
    بخت دور از تو چه می‌کرد به خواب اجلم
    آن که ننمود درین واقعه ارشاد که بود
    چون به ناشادی مردم ز تو شادان بودم
    آن که ناشادی من دید و نشد شاد که بود
    چون تو ماهی که نترسید ز آه من و داد
    خرمن محتشم دلشده برباد که بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha