کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ملامت گو که گاهی همچو ماه از روزنت بیند
    بیاید کاشکی در روزن چشم منت بیند
    سمن را رعشه درتابد که از باد سحرگاهی
    براندام چو گل لرزیدن پیراهنت بیند
    در آغوش خیالت جذبه‌ای می‌خواهد این مخمور
    که چون آید به خود دست خود اندر گردنت بیند
    به میزان نظر سنجد گرانیهای حسنت را
    کسی کاندر خرام آرام چابک توسنت بیند
    شناسای عیار قلب شاهی ای شهنشه کو
    که توسن راندن و شاهانه ترکش بستنت بیند
    تو آن شمعی که در هر محفلی کافروزدت دوران
    ز آه حاضران صد شعله در پیرامنت بیند
    رود بر باد گر کشت حیات محتشم زان مه
    که گرد خوشه چینت را به گرد خرمنت بیند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha