کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    اگر لطفت ز پای اشک و آهم شعله برگیرد
    فلک زان رشحه‌تر گردد زمین زان شعله درگیرد
    نماید در زمان ما و تو بازیچهٔ طفلان
    فلک گردد ور عشق لیلی و مجنون ز سر گیرد
    به بالینش سحر آن زلف و عارض را چنان دیدم
    که زاغی بیضهٔ خورشید را در زیر پر گیرد
    صبوحی کرده آمد بر رخ آثار عرق زانسان
    که شبنم در صبوحی جای بر گلبرگ تر گیرد
    کسی را تا نباشد این چنین چشمی و مژگانی
    به زور یک نظر کی دل ز صد صاحب نظر گیرد
    ز بس شوخی دلارامی که دارد در زمین جنبش
    به صد تکلیف یک دم بر زمین آرام گر گیرد
    ز خرمن سوز آهم می‌جهد ای نخل نو آتش
    از آن اندیشه کن کاین آتش اندر خشک و تر گیرد
    فلک خوی تو دارد گوئی ای بدخو که از خواری
    اگر بیند به تنگم کار بر من تنگ‌تر گیرد
    تزلزل بر درد دامان صحرای قیامت را
    چو دست محتشم دامان آن بیدادگر گیرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha