کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دم جاندان آن بت بر سرم با تیغ کین آمد
    پس از عمری که آمد بر سر من این چنین آمد
    ز قتلم شد پشیمان تا ز اندوهم برآرد جان
    نه پنداری که رحمش بر من اندوهگین آمد
    سخن‌چین عقده‌ای در کار ما افکنده پنداری
    که باز آن بت گره بر ابرو و چین بر جبین آمد
    ز دست مرگ خواهد یافت مرهم دردم آخر
    ازو زخمی که بر دل از نگاه اولین آمد
    سکون در خاک آدم کی گذارد عالم آشوبی
    که هر جا پانهاد از ناز جنبش در زمین آمد
    ز سیلب اجل هرگز نیامد بر بنای جان
    شکستی کز هوای آن صنم در کار دین آمد
    تو زین سان محتشم نومید چون هستی اگر ناگه
    بشارت در رساند قاصدی کان نازنین آمد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha