کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر کسی چیزی به پای آن پسر می افکند
    شاه ملک افسر گدای ملک سر می‌افکند
    آفتاب از پرده پیش از صبح می‌آید برون
    چون سحرگه باد از آن رخ پرده بر می‌افکند
    سایه می‌افکند مرغی بر سر مجنون و من
    وادی دارم که آنجا مرغ پر می‌افکند
    چون گریزد از بلا عاشق که آن ابرو کمان
    ناوک مژگان به دلها بی‌خبر می‌افکند
    سایه از لطف تن پاکش نمی‌افتد به خاک
    جامه چون آن نازنین پیکر ز بر می‌افکند
    وه که هرچند آن مهم نزدیک می‌خواهد به لطف
    بختم از بی‌طالعی ها دورتر می‌افکند
    هرگه آن مه بر ذقن می‌افکند چوگان زلف
    محتشم در پای او چون گوی سر می‌افکند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha