محتشم کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۲۲۴: هر کسی چیزی به پای آن پسر می افکند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر کسی چیزی به پای آن پسر می افکند شاه ملک افسر گدای ملک سر می افکند آفتاب از پرده پیش از صبح می آید برون چون سحرگه باد از آن رخ پرده بر می افکند سایه می افکند مرغی بر سر مجنون و من وادی دارم که آنجا مرغ پر می افکند چون گریزد از بلا عاشق که آن ابرو کمان ناوک مژگان به دلها بی خبر می افکند سایه از لطف تن پاکش نمی افتد به خاک جامه چون آن نازنین پیکر ز بر می افکند وه که هرچند آن مهم نزدیک می خواهد به لطف بختم از بی طالعی ها دورتر می افکند هرگه آن مه بر ذقن می افکند چوگان زلف محتشم در پای او چون گوی سر می افکند محتشم کاشانی