کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بلا به من که ندارم غم بقا چکند
    کسی که دم ز فنا زد باو بلا چکند
    نشانده بر سر من بهر قتل خلقی را
    من ایستاده که آن شوخ بی‌وفا چکند
    به قتل ما شده گرم و کشیده تیغ چو آب
    میان آتش و آبیم تا خدا چکند
    کشی به جورم و گوئی که خونبهای تو چیست
    شهید خنجر تو با جان مبتلا چکند
    به دست عشق تو دادم دل و نمی‌دانم
    که داغ هجر تو با جان مبتلا چکند
    چو آشنای تو شد دل ز من برید آری
    تو را کسی که به دست آورد مرا چکند
    دوای عشق تو صبر است و محتشم را نیست
    تو خود بگو که به این درد بی دوا چکند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha