کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گر بر من آرمیده سمندش گذر کند
    او صد هزار تندی ازین رهگذر کند
    زان لعل اگر دهد همه دشنام آن نگار
    صد بار از مضایقه خونم جگر کند
    چشمش چو کار من به نخستین نگاه ساخت
    نگذاشت غمزه‌اش که نگاه دگر کند
    دی گرمیش به غیر نه از روی قهر بود
    افروخت آتشی که مرا گرمتر کند
    پیکان او ز سینه من می‌کشد طبیب
    کو باده اجل که مرا بی خبر کند
    آواره‌ای کجاست که در کوی عاشقی
    با خاک ره نشیند و با ما به سر کند
    گر جان کشی به کین ز تن محتشم برون
    باور مکن که مهر تو از دل به در کند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha