کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یک جهان شوخی به یک عالم حیا آمیختند
    کان دو رعنا نرگس از بستان حسن انگیختند
    دست دعوی از کمان ابرویش کوتاه بود
    زان جهت بردند و از طاق بلند آویختند
    بود پنهان در یکتائی که در آخر زمان
    بهر پیدا کردن آن خاک آدم بیختند
    ریخت هرجا هندوی جانش به ره تخم فریب
    از هوا مرغان قدسی بر سر هم ریختند
    خلق را حسنش رهانید آن چنان از ما سوی
    کز مه کنعان زلیخا مشربان بگریختند
    بست چون پیمان به دلها عشق تو پیوند او
    دیده پیوندان ز هم پیوندها بگسیختند
    پیش از آن کز آب و خاک آدم آلاینده‌ست
    عشق پاک او به خاک محتشم آمیختند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha