کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دیشبش در خواب دیدم با رخ چون آفتاب
    آن چنان فرخ شبی دیگر نمی‌بینم به خواب
    بسته آتش‌پارهٔ من تیغ و من حیران که چون
    بسته باشد در میان آتش سوزنده آب
    خانه‌ها در بادخواهد شد چه از دریای چشم
    خیمه‌ها بیرون زند خیل سرشگم چون حباب
    تا قضا بازار حسنت گرم کرد از دست تو
    آنقدر در آتش افتادم که افتاد از حساب
    بحر اشک من که در طوفان دم از خون می‌زند
    گر سحاب انگیز گردد خون ببارد از سحاب
    ریت از هم پیکرم تا چند پی در پی مرا
    ماه سیمائی چو سیماب افکند در اضطراب
    محتشم مرغ دلم تا صید آن خون‌خواره شد
    صد عقوبت دید چون گنجشک در چنگ عقاب

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha