کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آن که بزم غیر را روشن چو گلشن کرده است
    می‌تواند کرد با او آن چه با من کرده است
    عنقریب از گریه نابینا چو دیگر چشمهاست
    دیده‌ای کان سست عهد امروز روشن کرده است
    کرده در چشم رقیب بوم سیرت آشیان
    شاهباز من عجب جائی نشیمن کرده است
    یک جهت تا دیده‌ام با غیر آن بی‌درد را
    غیرتم از صد جهت راضی به مردن کرده است
    مردهٔ ما راهنوز از اختلاط اوست عار
    کان مسیحا دم ز وصلش روح در تن کرده است
    وه که شد آلوده دامان آن که در تمکین حسن
    خنده بر مستوری صد پاکدامن کرده است
    محتشم رخش ترقی بین که آن رعنا سوار
    آهوی شیرافکنش را روبه افکن کرده است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha