کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    طبیب من ز هجر خود مرارنجور می‌دارد
    مرا رنجور کرد از هجر و از خود دور می‌دارد
    چو عذری هست در تقصیر طاعت می پرستان را
    امام شهر گر دارد مرا معذور می‌دارد
    به باطن گر ندارد زاهد خلوت نشین عیبی
    چرا در خرقهٔ خود را این چنین مستور می‌دارد
    اگر بینی صفائی در رخ زاهد مرو از ره
    که صادق نیست صبح کاذب اما نور می‌دارد
    سیه روزم ولی هستم پرستار آفتابی را
    که عالم را منور در شب دی جور میدارد
    طلب کن نشئه زان ساقی که بیمی چشم خوبان را
    به قدر هوش ما گه مست و گه مخمور میدارد
    پس از یک مردمی گر میکنی صد جور پی‌درپی
    همان یک مردمی را محتشم منظور می‌دارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha