کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چون طلوع آن آفتاب از مطلع اقبال کرد
    ماند تن از شعف و جان از ذوق استقبال کرد
    ترک ما ناکرده از بهر سفر پا در رکاب
    ترکتاز لشگر هجران مرا پامال کرد
    اول از اهمال دوران در توقف بود کار
    لیک آخر کار خود بخت سریع اقبال کرد
    بی گمان دولت به میدان رخش سرعت می‌جهاند
    در جنیبت بردنش هرچند دور اهمال کرد
    آتش ما را چو مرغ نامه‌آور ساخت تیز
    مرغ غم را بر سر ما بی‌پر و بی‌بال کرد
    آن چنان حالم دگرگون شد که جان دادم به باد
    زان نوید بیگمانم چون صبا خوشحال کرد
    بر زبان محتشم صد شکوه بود از هجر تو
    مژدهٔ وصلت ز بس خوشحالی او را لال کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha