کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    فغان که همسفر غیر شد حبیب و برفت
    مرا گذاشت درین مملکت غریب و برفت
    چو گفتمش که نصیبم دگر ز لعل تو نیست
    گشود لب به تبسم که یا نصیب و برفت
    چو گفتمش که دگر فکر من چه خواهد بود
    به خنده گفت که فکر رخ حبیب و برفت
    چو گفتمش که مرا کی ز ذوق خواهد کشت
    نوید آمدنت گفت عنقریب و برفت
    رقیب خواست که از پا درآردم او نیز
    مرا نشاند به کام دل رقیب و برفت
    نشست برتنم از تاب تب عرق چندان
    که دست شست ز درمان من طبیب و برفت
    ز دست محتشم آن گل کشد دامن وصل
    گذاشت خواری هجران به عندلیب و برفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha