کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هلالی بودی اول صد بلند اختر هوادارت
    کنون ماه تمامی ناتمامی آن چنان یارت
    به آب دیده پروردم نهالت را چه دانستم
    که بر هربی بصر بارد ثرم نخل ثمر بارت
    هنوزت بوی شیر از غنچهٔ سیراب می‌آید
    که بود از شیرهٔ جانم غذای چشم خون‌خوارت
    هنوزت دایه میزد شانه بر سنبل که من خود را
    نمی‌دیدم به حال خویش و می‌دیدم گرفتارت
    هنوزت نامرتب بود بر تن جامه خوبی
    که جیبم پاره بود از دست خوی مردم آزارت
    هنوزت طره در مرد افکنی چابک نبود ای بت
    که من افتاده بودم در کمند جعد طرارت
    هنوز از یوسف حسنت نبود آوازه‌ای چندان
    که با چندین هوس بودم من مفلس خریدارت
    کنون کز پای تا سر در لباس عشوه و نازی
    ز عاشق در پس صد پرده پنهان است رخسارت
    برون آتا فشاند محتشم نقد دل و جان را
    به یک نظاره بر لطف قد و انگیز رفتارت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha