به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

فضولی بغدادی

فضولی بغدادیغزل هاشمارهٔ ۷: چو از غم کنم چاک پیراهنم را

1660عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

چو از غم کنم چاک پیراهنم را
ز مردم کند اشک پنهان تنم را
چه سان با قد خم کنم عزم کویش
گرفتست خار مژه دامنم را
غمت دانه ها می فشاند ز چشمم
بباد فنا می دهد خرمنم را
نیامد ز دست تو ای من غلامت
که در طوق ساعد کشی گردنم را
ز هر سو ره آرزو بست بر من
سرشکم که بگرفت پیرامنم را
مبین محتسب تند در ساغر می
مکن تیره آیینه روشنم را
ز غم مرده ام ماتم خویش دارم
فضولی ملامت مکن شیونم را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۶: مکش بر دیده ای خورشید خاک آن کف پا ...2شمارهٔ ۷: چو از غم کنم چاک پیراهنم را 3شمارهٔ ۸: ز ضعف تاب تردد دگر نماند مرا 4شمارهٔ ۹: چه گونه فاش نگردد غم نهانی ما 5شمارهٔ ۱۰: بخاک ره کشیدم صورت جسم نزارم را 6شمارهٔ ۱۱: نهان می سوخت چون شمع آتش دل رشته ج ...7شمارهٔ ۱۲: با خود ای جان در غمش همدم نمی خواه ...8شمارهٔ ۱۳: شنیده صبحدم از جور گل افغان بلبل ر ...9شمارهٔ ۱۴: چنان بنهفته ضعف تن مرا لطف بدن او ...10شمارهٔ ۱۵: عشقت از دایره عقل برون کرد مرا 11شمارهٔ ۱۶: عشق حیران بتان سیمبر دارد مرا 12شمارهٔ ۱۷: ساقیا می ده که حرفی ز آن دهان گویم ...13شمارهٔ ۱۸: خاک در تو کحل بصر کرده ایم ما 14شمارهٔ ۱۹: بهار آمد صدایی بر نمی آید ز بلبلها 15شمارهٔ ۲۰: روزی که پیش خویش نبینم حبیب را 16شمارهٔ ۲۱: تحیر بست در شرح غم عشقت زبانم را 17شمارهٔ ۲۲: ز آتشین رویی جدا می افکند دوران مر ...18شمارهٔ ۲۳: از زبانت می رسد هر لحظه آزاری مرا 19شمارهٔ ۲۴: کرد عشق ای خون دل در کوی او رسوا م ...20شمارهٔ ۲۵: دل ز من مستان نمی خواهم که غم باشد ...21شمارهٔ ۲۶: شبی آمد بخوابم یار و برد از دیده خ ...22شمارهٔ ۲۷: بستی گره از بهر جفا زلف دو تا را 23شمارهٔ ۲۸: نی دل و دین ماند نه صبر و شکیبایی ...24شمارهٔ ۲۹: من بغم خو کرده ام جز غم نمی باید م ...25شمارهٔ ۳۰: نم نماند از تاب خورشید رخت در خاک ...26شمارهٔ ۳۱: گر سر کویت شود مدفن پس از مردن مرا 27شمارهٔ ۳۲: بدل از گلعذاری خار خاری کرده ام پی ...28شمارهٔ ۳۳: تا بوده ایم همدم غم بوده ایم ما 29شمارهٔ ۳۴: نشان تیر آهم گشته ای آسمان شبها 30شمارهٔ ۳۵: نه از عارست گر آن مه نیارد بر زبان ...31شمارهٔ ۳۶: از آنرو دوست می دارم خط رخسار خوبا ...32شمارهٔ ۳۷: ای آنکه آفت دل و جان و تنی مرا 33شمارهٔ ۳۸: گلرخا، نوش لبا، سیم برا، سرو قدا 34شمارهٔ ۳۹: گر نباشد قید آن گیسوی خم بر خم مرا 35شمارهٔ ۴۰: هیچ گه بر حال من رحمی نمی آید ترا 36شمارهٔ ۴۱: چون شمع سوخت آتش محنت تن مرا 37شمارهٔ ۴۲: این که در سر هوس آن قد رعناست مرا 38شمارهٔ ۴۳: چشم بگشادم ببالایت بلا دیدم ترا 39شمارهٔ ۴۴: سویم شب هجران گذری نیست کسی را 40شمارهٔ ۴۵: بر باد مده سلسله مشک فشان را 41شمارهٔ ۴۶: رسم زهد و شیوه تقوی نمی دانیم ما 42شمارهٔ ۴۷: نهفتن در دل و جان درد و داغ آن پری ...43شمارهٔ ۴۸: عشق مضمون خط لوح جبین است مرا 44شمارهٔ ۴۹: هست می گویند خالی آن غدار آل را 45شمارهٔ ۵۰: شد بدیدار تو روشن دیده خونبار ما 46شمارهٔ ۵۱: باز خونبارست مژگانم نمی دانم چرا 47شمارهٔ ۵۲: درد رسوایی نخواهد داشت درمان ای طب ...48شمارهٔ ۵۳: غمت در سینه ام جا کرد چون بیرون شو ...49شمارهٔ ۵۴: مرا ای شمع میل گریه شد در هجر یار ...50شمارهٔ ۵۵: گر گریزم دم بدم بر آتش دل دیده آب 51شمارهٔ ۵۶: نیست تا صبح بجز فکر تو کارم همه شب 52شمارهٔ ۵۷: تندست یار و بی سببی می کند غضب 53شمارهٔ ۵۸: ای همه دم بزم تو جای رقیب 54شمارهٔ ۵۹: کی توانم رست در کویت ز غوغای رقیب 55شمارهٔ ۶۰: قرآن صفات جاه و جلال محمد است 56شمارهٔ ۶۱: جانم در آن آرزوی وصال محمد است 57شمارهٔ ۶۲: ماه من نخل قدت سرو خرامان منست 58شمارهٔ ۶۳: بهر صید آن ترک بدخو بر سمند کین نش ...59شمارهٔ ۶۴: صیقل آیینه دلها نم چشم ترست 60شمارهٔ ۶۵: عمر دراز من که پریشان گذشته است 61شمارهٔ ۶۶: ای دل بسی ز محنت هجران نمانده است 62شمارهٔ ۶۷: پیش عاقل قصه درد من و مجنون یکیست 63شمارهٔ ۶۸: زلال فیض بقا رشحه ز جام منست 64شمارهٔ ۶۹: سرو را همچو قدت شیوه رعنایی نیست 65شمارهٔ ۷۰: مه دلاک من آیینه اهل نظر است 66شمارهٔ ۷۱: خورشید بسی خاک نشین شد بهوایت 67شمارهٔ ۷۲: باغبان لطف قد آن سرو در شمشاد نیست 68شمارهٔ ۷۳: تن که از تیر تو چون زنجیر روزن روز ...69شمارهٔ ۷۴: در هجر یار حال دل زار مشکل است 70شمارهٔ ۷۵: مه من شام غمت را سحری پیدا نیست 71شمارهٔ ۷۶: ای طربخانه دل خلوت سلطان غمت 72شمارهٔ ۷۷: هر زمان حال من از عشق تو دیگرگون ا ...73شمارهٔ ۷۸: شده ام بسته گیسوی شکن پر شکنت 74شمارهٔ ۷۹: بتی که شیوه خوبی به از تو داند نیس ...75شمارهٔ ۸۰: گل بباغ آمد ولی از عمر خود کامی نی ...76شمارهٔ ۸۱: گر نقابی نبود مهر رخش را غم نیست 77شمارهٔ ۸۲: بگل خطت چو نقابی ز مشک ناب انداخت 78شمارهٔ ۸۳: از جان بدود دل غم خالت برون نرفت 79شمارهٔ ۸۴: برگ گل کز هر طرف آرایش دستار تست 80شمارهٔ ۸۵: آزمودم عشق خوبان را بلایی بوده است 81شمارهٔ ۸۶: ازان درین چمنم میل گلعذاری نیست 82شمارهٔ ۸۷: غیر ناکامی ز محبوبان مرا مطلوب نیس ...83شمارهٔ ۸۸: سایه ات را متصل ذوق وصالت حاصل است 84شمارهٔ ۸۹: دل الفت تمام بآن خاک در گرفت 85شمارهٔ ۹۰: هوای خاک درت باز در سر افتادست 86شمارهٔ ۹۱: بر جان ما جفای نکویان ز حد گذشت 87شمارهٔ ۹۲: در دل لاله غمت آتش سودا انداخت 88شمارهٔ ۹۳: کم التفاتی خوبان بعاشقان ستم است 89شمارهٔ ۹۴: هست با خلعت گلگون قدت ای حور سرشت 90شمارهٔ ۹۵: تا غایبی تو مجلس ما را حضور نیست 91شمارهٔ ۹۶: سنگ بیداد بتان آیینه دل را شکست 92شمارهٔ ۹۷: ذوق وصلت یافت دل از ساقی و ساغر گذ ...93شمارهٔ ۹۸: نی همین صد روزن از تیر تو بر جسم م ...94شمارهٔ ۹۹: بحال زار من آن ماه را نگاهی نیست 95شمارهٔ ۱۰۰: من نگویم چون قدت سروی ز بستان برن ...96شمارهٔ ۱۰۱: ناله زاری که در دلها اثر دارد کجا ...97شمارهٔ ۱۰۲: عاشقی رونق ز اطوار من حیران گرفت 98شمارهٔ ۱۰۳: نه همین قد من از بار غم دور خم اس ...99شمارهٔ ۱۰۴: در غمت کارم بچشم اشکبار افتاده اس ...100شمارهٔ ۱۰۵: بی لبت قطع نظر کرده ام از آب حیات 101شمارهٔ ۱۰۶: بدو گیسو مه روی تو نچندان عجب است 102شمارهٔ ۱۰۷: هجوم سیل سرشکم ز دل اثر نگذاشت 103شمارهٔ ۱۰۸: امید بود که خواهد جفای یارم کشت 104شمارهٔ ۱۰۹: بهترین سیرها سیر بیابان فناست 105شمارهٔ ۱۱۰: جانی که هست رسته ز آزار او کجاست 106شمارهٔ ۱۱۱: ما را بلای عشق تو عمریست آشناست 107شمارهٔ ۱۱۲: هر کرا هست دلی سیمبری خواهد داشت 108شمارهٔ ۱۱۳: ملولم از تو نمی پرسیم که حال تو چ ...109شمارهٔ ۱۱۴: در عشق شهرتم سبب اشتهار تست 110شمارهٔ ۱۱۵: هست ما را زندگی از جوهر شمشیر دوس ...111شمارهٔ ۱۱۶: دل دامن هوای تو محکم گرفته است 112شمارهٔ ۱۱۷: اگر رسوا شدم رسواییم را شد فغان ب ...113شمارهٔ ۱۱۸: با عارض تو شمع کشیدی زبان بحث 114شمارهٔ ۱۱۹: حقه لعل لبش صد درد دارد در علاج 115شمارهٔ ۱۲۰: ای مرضهای معاصی ز تو محتاج علاج 116شمارهٔ ۱۲۱: کرد درد غیر را دلبر علاج 117شمارهٔ ۱۲۲: عکس لبت نمود دلم کرد خون قدح 118شمارهٔ ۱۲۳: مرا هر گه که پندی می دهد با چشم ت ...119شمارهٔ ۱۲۴: تنگ آمده بجلوه آهم فضای چرخ 120شمارهٔ ۱۲۵: چند منعم کنی از عشق جوانان ای شیخ 121شمارهٔ ۱۲۶: کسی در عاشقی از سوی پنهانم خبر دا ...122شمارهٔ ۱۲۷: گره از کار من جز نالهای زار نگشای ...123شمارهٔ ۱۲۸: با تو وصلم شب نوروز میسر شده بود 124شمارهٔ ۱۲۹: نیست چشم من کزو اشک جگرگون می چکد 125شمارهٔ ۱۳۰: برخسارت دمی دل دیده خونبار نگشاید 126شمارهٔ ۱۳۱: خوش آن که در نظرم عارض نکوی تو با ...127شمارهٔ ۱۳۲: بر گلویم تیغ ترک تند خوی من رسید 128شمارهٔ ۱۳۳: ز من آن مغبچه ترک دل و دین می خوا ...129شمارهٔ ۱۳۴: بخاک پای تو تا ترک سر نخواهم کرد 130شمارهٔ ۱۳۵: بحالم التفات آن ماه رو بسیار کم د ...131شمارهٔ ۱۳۶: یار ما را به ازین زار و حزین می خ ...132شمارهٔ ۱۳۷: عکس قد او آینه بربود خطا کرد 133شمارهٔ ۱۳۸: ندانستم که آن ماه آن چنین راه ستم ...134شمارهٔ ۱۳۹: طمع جور دلم زان بت بدخو دارد 135شمارهٔ ۱۴۰: خوب می دانم وفا از خود جفا از یار ...136شمارهٔ ۱۴۱: چو مشاطه بدست آن چین زلف خم بخم گ ...137شمارهٔ ۱۴۲: چه عجب گر بدل از تیغ تو بیداد رسد 138شمارهٔ ۱۴۳: من که باشم که مرا کوی تو مسکن باش ...139شمارهٔ ۱۴۴: درین محنت سرا آن به که عاقل خانه ...140شمارهٔ ۱۴۵: ملک را گر نظر بر قد آن سرو روان ا ...141شمارهٔ ۱۴۶: محتاج وصال تو که باشد که نباشد 142شمارهٔ ۱۴۷: شب هجران خیالت شمع محنت خانه من ش ...143شمارهٔ ۱۴۸: نه حبابست که پیدا ز سرشک ما شد 144شمارهٔ ۱۴۹: چو بهر زینت آن گلچهره در آیینه می ...145شمارهٔ ۱۵۰: خدا ز سرو قد او مرا جدا نکند 146شمارهٔ ۱۵۱: هر دم از شوق لب لعلت دلم خون می ش ...147شمارهٔ ۱۵۲: هر پری چهره که دوران بجهان می آرد 148شمارهٔ ۱۵۳: پری رخان بجفا قصد جان ما مکنید 149شمارهٔ ۱۵۴: ای که گویی که دلت خون نشود چون نش ...150شمارهٔ ۱۵۵: بخت بد بی اختیار از کوی یارم می ب ...151شمارهٔ ۱۵۶: در دل باختلاط کسانم هوس نماند 152شمارهٔ ۱۵۷: بر آسمانم آه ز ظلم بتان رسید 153شمارهٔ ۱۵۸: کلکی که صورت من و آن دلربا کشید 154شمارهٔ ۱۵۹: نکویی گرد بادست این که بر من خاک ...155شمارهٔ ۱۶۰: هر دم از تیر توام بر سینه صد روزن ...156شمارهٔ ۱۶۱: ز رنگ اشک دانستم که بی لعلش جگر خ ...157شمارهٔ ۱۶۲: ببزم او سخن از درد من نمی گذرد 158شمارهٔ ۱۶۳: تا باد پرده از رخ آن سیمبر فکند 159شمارهٔ ۱۶۴: جان بیرون رفته را بویت بتن می آور ...160شمارهٔ ۱۶۵: دوشم انیس خلوت گرمابه یار شد 161شمارهٔ ۱۶۶: نشاطم می کشد چون از تنم پیکان برو ...162شمارهٔ ۱۶۷: ز سروت سایه کر بر من اندوهگین افت ...163شمارهٔ ۱۶۸: در آینه چو عکسم بر صورتم نظر کرد 164شمارهٔ ۱۶۹: دل که از نرگس او چشم نگاهی دارد 165شمارهٔ ۱۷۰: هر که چراغی ز برق آه ندارد 166شمارهٔ ۱۷۱: ماه من کز لعل لب کامی بهر ناکام د ...167شمارهٔ ۱۷۲: طعنه اغیار بهر یار می باید کشید 168شمارهٔ ۱۷۳: یار از عاشق نمی باید که پروا شود 169شمارهٔ ۱۷۴: تا مرا سودای شمع عارضت در سر نبود 170شمارهٔ ۱۷۵: گاه لطفی می نماید گه جفایی می کند 171شمارهٔ ۱۷۶: آمد صبا وزان گل نورس خبر نداد 172شمارهٔ ۱۷۷: کار من در عاشقی جز با غم یاری نما ...173شمارهٔ ۱۷۸: دل درون سینه دردت را بجان می پرور ...174شمارهٔ ۱۷۹: گر بند بند ما چو نی از هم جدا کنن ...175شمارهٔ ۱۸۰: بی وجه نمی گریم گریه سببی دارد 176شمارهٔ ۱۸۱: حبیب درد دلم را دوا نخواهد کرد 177شمارهٔ ۱۸۲: دل اغیار بر من از غم جانانه می سو ...178شمارهٔ ۱۸۳: لطیفست آن پری آن به که از مردم نه ...179شمارهٔ ۱۸۴: خوش آنکه غم سیمبری داشته باشد 180شمارهٔ ۱۸۵: گفتمش دل ز غمت زار و حزین می باید 181شمارهٔ ۱۸۶: می کنم اظهار غم ساقی شرابم می دهد 182شمارهٔ ۱۸۷: نظر بازی که حیران رخ آن سیمتن باش ...183شمارهٔ ۱۸۸: رنجیدم از دل خواهمش زلف ستمکاری ب ...184شمارهٔ ۱۸۹: چو پاره پاره دل از دیده ترم افتد 185شمارهٔ ۱۹۰: ناله گره از رشته کارم نگشاید 186شمارهٔ ۱۹۱: گر فلک با تیغ کین بر سینه ام چاک ...187شمارهٔ ۱۹۲: نه تنها جان من دردی ز گل رخساره د ...188شمارهٔ ۱۹۳: دل که سوزان بود خندان از رخ آن ما ...189شمارهٔ ۱۹۴: دل اسیر خم گیسوی تو شد 190شمارهٔ ۱۹۵: بخاک بنده رحم ای دلربا از تو نمی ...191شمارهٔ ۱۹۶: جای ما کوی تو خواهد بود تا خواهیم ...192شمارهٔ ۱۹۷: سر مکش از من که از من درد سر خواه ...193شمارهٔ ۱۹۸: بدرد و محنت بسیار ما را یار می دا ...194شمارهٔ ۱۹۹: بی تو ای عمر مرا صحبت جان نیست لذ ...195شمارهٔ ۲۰۰: ای مرا هر لحظه در عشق تو بازار دگ ...196شمارهٔ ۲۰۱: یار خواهی دلا ز جان بگذر 197شمارهٔ ۲۰۲: می کشد زارم ببازی هر زمان طفلی دگ ...198شمارهٔ ۲۰۳: خواهم چو سایه افتم دنبال آن سمنبر 199شمارهٔ ۲۰۴: می دهد زاهد به ما هر لحظه آزار دگ ...200شمارهٔ ۲۰۵: ای جمالت ز گل گلشن جان رعناتر 201شمارهٔ ۲۰۶: سوخت دل صد قطره خون در چشم تر دار ...202شمارهٔ ۲۰۷: خاک شد جسم و غمت مونس جانست هنوز 203شمارهٔ ۲۰۸: دلم از عشق تو رسوای جهانست امروز 204شمارهٔ ۲۰۹: دلا بمهر رخش دیده پر آب انداز 205شمارهٔ ۲۱۰: دل اسیر لعل آن گلبرگ خندانست باز 206شمارهٔ ۲۱۱: شمع بزم بهجتم مهر مه روی تو بس 207شمارهٔ ۲۱۲: غمت روز تنهاییم یار بس 208شمارهٔ ۲۱۳: چیده ایم از اختلاط خلق دامان هوس 209شمارهٔ ۲۱۴: نه من مقید آن سرو گلعذارم و بس 210شمارهٔ ۲۱۵: ز عشقت ناله زاری که من دارم ندارد ...211شمارهٔ ۲۱۶: یارب بحق حرمت رندان درد نوش 212شمارهٔ ۲۱۷: پیش تو گل از شرم سرانداخته در پیش 213شمارهٔ ۲۱۸: مرا دل ترک داد و کرد میل آن مه دل ...214شمارهٔ ۲۱۹: چه دعوی می کنی ای غنچه با لعل گهر ...215شمارهٔ ۲۲۰: جدا بودن ز یار و سوختن با داغ هجر ...216شمارهٔ ۲۲۱: بکویش می روم بهر تماشای مه رویش 217شمارهٔ ۲۲۲: لاف زد پیش رخت گلبن ز گلبرگ ترش 218شمارهٔ ۲۲۳: نیست غیر از حیرتم کاری جدا از یار ...219شمارهٔ ۲۲۴: روی می تابد ز من گر ماه تابان گوی ...220شمارهٔ ۲۲۵: زهی جفای تو بر من دلیل رحمت خاص 221شمارهٔ ۲۲۶: ز جهان گردی ما دیدن یاریست غرض 222شمارهٔ ۲۲۷: گرد گلت کشید ز عنبر حصار خط 223شمارهٔ ۲۲۸: برندان از جهنم می دهد دایم خبر وا ...224شمارهٔ ۲۲۹: سر می کند همیشه فدا بهر یار شمع 225شمارهٔ ۲۳۰: گر نه در دل مهر آن روی چو مه دارد ...226شمارهٔ ۲۳۱: گشت محرم در حریم وصل جانانم چراغ 227شمارهٔ ۲۳۲: بخود نگذاشتم دامان آن چابک سوار ا ...228شمارهٔ ۲۳۳: قد کشیدی دیده ام تیر بلا را شد هد ...229شمارهٔ ۲۳۴: گر ترا هست دلا در ره غم میل رفیق 230شمارهٔ ۲۳۵: باغ حسن از گل رخسار تو دارد رونق 231شمارهٔ ۲۳۶: در ره عشق بتانست رفیقم توفیق 232شمارهٔ ۲۳۷: یارست فارغ از من و من بی قرار عشق 233شمارهٔ ۲۳۸: بود درد دل از سودای عشقت حاصل عاش ...234شمارهٔ ۲۳۹: ما را ز وصل دوست جدا می کند فلک 235شمارهٔ ۲۴۰: کرد از خون جگر چرخ تنم را نمناک 236شمارهٔ ۲۴۱: ای از تو بی دلان را درمان درد حاص ...237شمارهٔ ۲۴۲: نچندانست مرا در غم هجران تو حال 238شمارهٔ ۲۴۳: ز حد گذشت بدور تو بی قراری دل 239شمارهٔ ۲۴۴: ای دل از دیده فزون دیده ز دل سوی ...240شمارهٔ ۲۴۵: متصل دارد سر سودای ابروی تو دل 241شمارهٔ ۲۴۶: بطرف طره دستار زیبی بست یار از گل 242شمارهٔ ۲۴۷: شب عیدست چندانی امان ای عمر مستعج ...243شمارهٔ ۲۴۸: مه من از تو غم بی حساب دارد دل 244شمارهٔ ۲۴۹: زبان مرغ می داند مگر گل 245شمارهٔ ۲۵۰: تا خط سبز تو پیدا شده بر عارض آل 246شمارهٔ ۲۵۱: ناوکت پیراهنی پوشاند از خون بر تن ...247شمارهٔ ۲۵۲: ندیده کام دل از کوی آن سیمین بدن ...248شمارهٔ ۲۵۳: من که بی لاله رخی ساکن گلخن شده ا ...249شمارهٔ ۲۵۴: منم که بی تو گرفتار صد بلا شده ام 250شمارهٔ ۲۵۵: بسی بی داد در عشق از بتان سیمتن د ...251شمارهٔ ۲۵۶: نفسی نیست تمنای تو بیرون ز سرم 252شمارهٔ ۲۵۷: بسی تاب از غم آن گیسوان پرشکن دید ...253شمارهٔ ۲۵۸: نه مژگانست کز خونابه دل لاله گون ...254شمارهٔ ۲۵۹: نه از تیری که بر دل می زنی چندین ...255شمارهٔ ۲۶۰: اگر میرم نخواهد کم شد آب چشم نمنا ...256شمارهٔ ۲۶۱: نه آنچنان شده محو خیال آن دهنم 257شمارهٔ ۲۶۲: در هستی بقفل نیستی بر خود چنان بس ...258شمارهٔ ۲۶۳: بعزم طوف خاک درگهت از دیده پا کرد ...259شمارهٔ ۲۶۴: رحم بر زاری من یار ندارد چه کنم 260شمارهٔ ۲۶۵: جان را بلعل چون شکرت تا سپرده ام 261شمارهٔ ۲۶۶: چنان در دوستی دل بسته آن قد دلجوی ...262شمارهٔ ۲۶۷: بدل مهر تو کردم نقش و چشم از غیر ...263شمارهٔ ۲۶۸: بیک جام لبالب آنچنان کن ساقیا مست ...264شمارهٔ ۲۶۹: گه جولان غبار انگیز از آن شد رخش ...265شمارهٔ ۲۷۰: درون خانه چشم آن صنم را تا در آور ...266شمارهٔ ۲۷۱: بنایی از حباب اشک چشم خون فشان کر ...267شمارهٔ ۲۷۲: بی خط سبزت شبی هر جا که منزل داشت ...268شمارهٔ ۲۷۳: عمریست ای پری که رخت را ندیده ایم 269شمارهٔ ۲۷۴: آتشین رویی کزو چون شمع با چشم ترم 270شمارهٔ ۲۷۵: بدیده سرمه از خاک راه یار می خواه ...271شمارهٔ ۲۷۶: با هر که غیرتست نگاهی نکرده ایم 272شمارهٔ ۲۷۷: خود را ز گریه شب همه شب غرق خون ک ...273شمارهٔ ۲۷۸: بسته شد بر رشته جان موی گیسوی توا ...274شمارهٔ ۲۷۹: زین شکوه ها که دم بدم از یار می ک ...275شمارهٔ ۲۸۰: هر لحظه صد جفا ز بلای تو می کشم 276شمارهٔ ۲۸۱: تو خطان را دوست می دارد دل دیوانه ...277شمارهٔ ۲۸۲: چو میرم در هوایت کاشکی خاک درت گر ...278شمارهٔ ۲۸۳: دمی بی سوز عشقت جان خود بر تن نمی ...279شمارهٔ ۲۸۴: عمریست روی دل از نکویی ندیده ایم 280شمارهٔ ۲۸۵: ما نظر جز بر تبان سیمبر کم کرده ا ...281شمارهٔ ۲۸۶: دوستان گوهر مقصود بدست آوردم 282شمارهٔ ۲۸۷: آتشم من گلخنی باید که باشد منزلم 283شمارهٔ ۲۸۸: ز آهم سوخت بی مهر رخت مه دوش کوکب ...284شمارهٔ ۲۸۹: دایم تویی مقابل آیینه دلم 285شمارهٔ ۲۹۰: داغ عشق صنم لاله عذاری دارم 286شمارهٔ ۲۹۱: دمی مانند گردی گر جدا از خاک در گ ...287شمارهٔ ۲۹۲: هرگز غم خرابی عالم نمی خوریم 288شمارهٔ ۲۹۳: بدلبری سر و کاری درین دیار ندارم 289شمارهٔ ۲۹۴: نمی خواهم باو درد دل صد پاره بنوی ...290شمارهٔ ۲۹۵: یار بی جرم بشمشیر ستم می کشدم 291شمارهٔ ۲۹۶: تا بوده ایم بی غم یازی نبوده ایم 292شمارهٔ ۲۹۷: من بسربازی ز شمع مجلست کم نیستم 293شمارهٔ ۲۹۸: سرو نازم نشد آگه ز نیازم چه کنم 294شمارهٔ ۲۹۹: ما فراغ از غم بیش و کم عالم داریم 295شمارهٔ ۳۰۰: می روم زین شهر و در دل مهر ماهی م ...296شمارهٔ ۳۰۱: می روم در سینه صد درد نهانی می بر ...297شمارهٔ ۳۰۲: از آن رو با تو من آیینه را همتا ن ...298شمارهٔ ۳۰۳: نسبت شمشاد با آن سرو قامت چون کنم 299شمارهٔ ۳۰۴: روزگاری شد ز کویت درد سر کم کرده ...300شمارهٔ ۳۰۵: دارم هوس کز خون دل خاک درش را گل ...301شمارهٔ ۳۰۶: بیاد قد تو بر سینه هر الف که برید ...302شمارهٔ ۳۰۷: نیست در آیینه عکس آن صنم 303شمارهٔ ۳۰۸: ازو پرسید سر آن دهان را من نمی دا ...304شمارهٔ ۳۰۹: در دل زار غمی ز آن لب می گون دارم 305شمارهٔ ۳۱۰: چو طفلان پیشه ای جز گریه در عالم ...306شمارهٔ ۳۱۱: باز در دل ز غم عشق ملالی دارم 307شمارهٔ ۳۱۲: ز سیر سایه همراه تو ای مه رشکها ب ...308شمارهٔ ۳۱۳: گهی که در غم آن گلعذار می گریم 309شمارهٔ ۳۱۴: در دل الم از غنچه خندان تو دارم 310شمارهٔ ۳۱۵: گشت صد پاره بشمشیر جفای تو تنم 311شمارهٔ ۳۱۶: دمی بی عشق خوبان پری رخسار چون با ...312شمارهٔ ۳۱۷: عهد کردم که دیگر بیهده کاری نکنم 313شمارهٔ ۳۱۸: آزارها ز یار جفا کار می کشم 314شمارهٔ ۳۱۹: گر چشم برخسار تو صد بار گشادم 315شمارهٔ ۳۲۰: گهی که بر گل روی تو چشم تر بگشایم 316شمارهٔ ۳۲۱: جفا کارست و خونریز آن بت بی درد م ...317شمارهٔ ۳۲۲: چیست جرم من که باز از چشم یار افت ...318شمارهٔ ۳۲۳: پنهان غم دلم ز تو ای جان نمی کنم 319شمارهٔ ۳۲۴: پیش او با ناله اظهار غم دل کرده ا ...320شمارهٔ ۳۲۵: ای شمع که شد سوخته عشق تو جانم 321شمارهٔ ۳۲۶: ای لعل سخن گوی تو کام دل زارم 322شمارهٔ ۳۲۷: ما ترک دیدن رخ زیبا نمی کنیم 323شمارهٔ ۳۲۸: دل بصد عقد بجعد سر زلفت بستم 324شمارهٔ ۳۲۹: چرا نگاه بدور رخت بماه کنم 325شمارهٔ ۳۳۰: تا کی اسیر سلسله غم شود دلم 326شمارهٔ ۳۳۱: نی همین سرگرم سودای بتان تنها منم 327شمارهٔ ۳۳۲: گوش بر قول رقیبان بداندیش مکن 328شمارهٔ ۳۳۳: اسیر دام زلفم کرده بر گرد سرگردان 329شمارهٔ ۳۳۴: چشمی بگشا سوی من و زاری من بین 330شمارهٔ ۳۳۵: بجان دور از تو ای شمع از غم شبهای ...331شمارهٔ ۳۳۶: دوش در مجلس نگاری بود همزانوی من 332شمارهٔ ۳۳۷: در غمم گر جان ز جسم ناتوان آید بر ...333شمارهٔ ۳۳۸: ای لاله رخ مرو دلم از هجر خون مکن 334شمارهٔ ۳۳۹: می شود هر دم جنون ما ز ابرویت فزو ...335شمارهٔ ۳۴۰: نمی مردم از آن تیغی که زد آن سیمب ...336شمارهٔ ۳۴۱: داریم در زمانه بد طالع زبون 337شمارهٔ ۳۴۲: تو تیر افکنده ای چرخ مهر خود بماه ...338شمارهٔ ۳۴۳: شد چاک چاک سینه و از قطرهای خون 339شمارهٔ ۳۴۴: درد دل ما را ز ره لطف دوا کن 340شمارهٔ ۳۴۵: زین ندامت که نشد خاک درت مسکن من 341شمارهٔ ۳۴۶: اگر چه نیست ترحم ترا بزاری من 342شمارهٔ ۳۴۷: می نمایی رخ که خورشید جهان آراست ...343شمارهٔ ۳۴۸: تا بدرد عشق جان از تن نمی آید برو ...344شمارهٔ ۳۴۹: غم لعل ترا در سینه جا کردم که جان ...345شمارهٔ ۳۵۰: شد آن گل چهره باز از خانه با عزم ...346شمارهٔ ۳۵۱: نمی دانم چه بد کردم چرا رنجید یار ...347شمارهٔ ۳۵۲: زدی چو در دلم آتش مکش چو شعله سر ...348شمارهٔ ۳۵۳: ای دل از کار عشق عار مکن 349شمارهٔ ۳۵۴: عاشقم جز عاشقی کاری نمی‌آید ز من 350شمارهٔ ۳۵۵: چو شمع ز آتش دل اضطراب دارم من 351شمارهٔ ۳۵۶: حباب نیست ز خون گرد دیده تر من 352شمارهٔ ۳۵۷: شد واقف از خیال من آن مه بحال من 353شمارهٔ ۳۵۸: ای بر فراز مسند عزت مکان تو 354شمارهٔ ۳۵۹: ای بر فراز چرخ برین بارگاه تو 355شمارهٔ ۳۶۰: سرم را درد بر بالین محنت سود دور ...356شمارهٔ ۳۶۱: کرد ناصح منع من از گریه بی رخسار ...357شمارهٔ ۳۶۲: دل که پنهان است شوق لعل محبوبان د ...358شمارهٔ ۳۶۳: نمی خواهم که گوید هیچ کس احوال من ...359شمارهٔ ۳۶۴: اگر بگذشت مجنون من بماندم یادگار ...360شمارهٔ ۳۶۵: شد درون سینه دل دیوانه از سودای ا ...361شمارهٔ ۳۶۶: ز فلک می گذرد آه و فغانم بی تو 362شمارهٔ ۳۶۷: ز درد دل سختی از زبان من بشنو 363شمارهٔ ۳۶۸: ای مست غافل از من و خونین جگر مشو 364شمارهٔ ۳۶۹: از آن دو پاره بانگشت معجزت شد ماه 365شمارهٔ ۳۷۰: دی شنیدم جانب گلشن گذار افکنده ای 366شمارهٔ ۳۷۱: شد دلم صد پاره و چون لاله بر هر پ ...367شمارهٔ ۳۷۲: شانه ای گل بخم طره طرار منه 368شمارهٔ ۳۷۳: سرم خاکیست بعد از رفتنت در رهگذر ...369شمارهٔ ۳۷۴: با منی اما چه حاصل سوی من مایل نه ...370شمارهٔ ۳۷۵: ما را هلاک غمزه خونریز کرده ای 371شمارهٔ ۳۷۶: قد برافراخته آفت جانی شده ای 372شمارهٔ ۳۷۷: بدردم یارب آن بی درد درمان می کند ...373شمارهٔ ۳۷۸: من چه کردم که مرا از نظر انداخته 374شمارهٔ ۳۷۹: غیر از درت پناه نداریم یا نبی 375شمارهٔ ۳۸۰: ای که تا یار منی در پی آزار منی 376شمارهٔ ۳۸۱: نچندانم ضعیف از دوری خورشید رخسار ...377شمارهٔ ۳۸۲: بهست گور و کفن از قبا و پیرهنی 378شمارهٔ ۳۸۳: پی ماتم میان انجمن ای ماه جا کردی 379شمارهٔ ۳۸۴: در دیده نور در تن جان عزیز مایی 380شمارهٔ ۳۸۵: مرا ای سایه در دشت جنون عمریست هم ...381شمارهٔ ۳۸۶: ورد منست نام تو یا مرتضی علی 382شمارهٔ ۳۸۷: گر خدنگ غمزه را زین سان دمادم می ...383شمارهٔ ۳۸۸: یارب آن بی درد را در دل ز عشق افک ...384شمارهٔ ۳۸۹: ای دل ز خویش بگذر گر میل یار داری 385شمارهٔ ۳۹۰: از پری رویان بدل بردن همین مایل ت ...386شمارهٔ ۳۹۱: چو شمعم سوخت دل بر یاد بزم مجلس آ ...387شمارهٔ ۳۹۲: نمودی لطف پیشم آمدی کردی ستم رفتی 388شمارهٔ ۳۹۳: بی غرض در هستیم آتش نزد شوق گلی 389شمارهٔ ۳۹۴: بیاد خاک درش گر چه ای سرشک دویدی 390شمارهٔ ۳۹۵: ما چه کردیم چه گفتیم چه دیدی چه ش ...391شمارهٔ ۳۹۶: دلا آن به که چون با خوب رویان همن ...392شمارهٔ ۳۹۷: در کبودی فلک چون مه من نیست مهی 393شمارهٔ ۳۹۸: نمود در دلم از آتش درون شرری 394شمارهٔ ۳۹۹: مه من بی خبر از حال دل شیدایی 395شمارهٔ ۴۰۰: نمی آید ز تو ای سایه چو من دشت پی ...396شمارهٔ ۴۰۱: رحمی باسیران شب تار نداری 397شمارهٔ ۴۰۲: سال و مهم بر زبان روز و شبم در دل ...398شمارهٔ ۴۰۳: مراست هر طرف از سیل اشک دریایی 399شمارهٔ ۴۰۴: از شرم رخت منزل یوسف شده چاهی 400شمارهٔ ۴۰۵: چند ای چرخ مرا زار و زبون می سازی 401شمارهٔ ۴۰۶: هرگز نظر به بی سر و پایی نمی کنی 402شمارهٔ ۴۰۷: چند ای دل نامه وصف بتان املا کنی 403شمارهٔ ۴۰۸: بر آن شدی که باهل وفا جفا نکنی 404شمارهٔ ۴۰۹: نپرسد از من بی کس درین دیار کسی 405شمارهٔ ۴۱۰: ای لعل تو آب زندگانی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ