کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بسته شد بر رشته جان موی گیسوی توام
    می کشد هر سو که می افتد گره سوی توام
    بس که می گردد بگرد ماه رخسارت ز رشک
    کرد مانند سر مویی سر موی توام
    در دل از تأثیر مهرست این که همچون ماه نو
    می فزاید متصل سودای ابروی توام
    تیر رشک است این که زد خورشید بر من روز وصل
    یا بسر افکند سایه قد دلجوی توام
    کرد بیرون از سرم کویت هوای روضه را
    حسرتی نگذاشت در جانم سگ کوی توام
    تو گلی من خار عمری دادمت خون از جگر
    چون شگفتی بی نصیب از دیدن روی توام
    شوق بد خوییست هر ساعت فضولی در سرت
    خوی بد داری بسی آزرده خوی توام

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha