کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    روزگاری شد ز کویت درد سر کم کرده ایم
    سویت از بیم رقیبانت گذر کم کرده ایم
    ناله ما را از سگان کوی او شرمنده داشت
    زین خجالت درد سر زان خاک در کم کرده ایم
    همعنان ماست غم تا رفته ایم از کوی تو
    در جهان زین ناملایم تر سفر کم کرده ایم
    بی رخت قطع نظر از دیدن عالم نکرد
    زین سبب از مردم دیده نظر کم کرده ایم
    کم نشد دور از تو آب چشم ما معذور دار
    گر غبار درگهت از چشم تر کم کرده ایم
    غیر افغان نیست بر یاد سگانت کار ما
    تا جدایم از درت کار دگر کم کرده ایم
    تا جدایم از در جانان فضولی چون سکان
    بی فغان و ناله شامی را سحر کم کرده ایم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha