کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یارب آن بی درد را در دل ز عشق افکن غمی
    چند ما در عالمی باشیم و او در عالمی
    پیش آن خورشید مشکل گر شود روشن غمم
    زآن که جر سایه بشرح غم ندارم همدمی
    آفتاب عارضت بنما که نگذرد اثر
    گر ز آب زندگی در خاک ما باشد نمی
    زاهدا می ده که پند ناصحم مجروح کرد
    خواهدم کشت این جراحت گر نباشد مرهمی
    راستان را نیست جا در خانه پست فلک
    هست زین غم گر نهال قد ما دارد خمی
    جمع گشته گرد من سنگ ملامت کوه کوه
    خانه رسواییم دارد بنای محکمی
    غیر آه آتشین و قطره خوناب اشک
    در غم عشقت نمی خواهد فضولی محرمی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha