کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نمودی لطف پیشم آمدی کردی ستم رفتی
    رسیدی بی‌خودم کردی به خود تا آمدم رفتی
    طبیب دردمندانی ولی از بس که بی‌دردی
    مرا در کنج غم بگذاشتی با صد الم رفتی
    تو آتش‌پاره من شمع بودم زنده با وصلت
    دریغا سوختی آخر مرا سر تا قدم رفتی
    رهاندی از غم رسوایی و سرگشتگی ما را
    نکو رفتی که کردی بسته زنجیر غم رفتی
    ترا ای اشک خونین هیچ قدری نیست در کویش
    فتادی از نظر از بس که آنجا دم به دم رفتی
    دلا خواهی پریشان ساخت روز و روزگارم را
    خطا کردی سوی آن گیسوان خم به خم رفتی
    گلی بردی فضولی تحفه حوران بهشتی را
    نکو رفتی کزین گلشن به داغ آن صنم رفتی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha