کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    رحمی باسیران شب تار نداری
    بر روز قیامت مگر اقرار نداری
    جورست ترا کار و درین کار که هستی
    با هیچ کسی جز دل من کار نداری
    ای دل پس ازین سلسله عشق مجنبان
    تاب خم آن طره طرار نداری
    ای دیده فرو بند بخون راه نظر را
    او می رسد و طاقت دیدار نداری
    مردیم پی پرسش ما لب نگشادی
    از ناز مگر رخصت گفتار نداری
    ای آن که ترا صحبت یاریست تمنا
    گویا خبر از طعنه اغیار نداری
    بی واسطه نیست ترا گریه فضولی
    در دیده مگر خاک ره یار نداری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha