کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل که پنهان است شوق لعل محبوبان درو
    غنچه بشگفته است اوراق گل پنهان درو
    با خیال لعل جان بخش سواد دیده ام
    هست آن ظلمت که باشد چشمه حیوان درو
    شد بسودای سر زلف تو جسمم رشته ای
    صد گره افتاد از تاب غم دوران درو
    بحر محنت راست گردابی پر از خاشاک و خس
    وادی عشقت که عشاقند سرگردان درو
    ناوکت بگذشت از جسمم چه جای راحت است
    با چنین جسمی که آرامی ندارد جان درو
    در غم درج دهانت چون نباشم تنگ دل
    حقه گم کرده‌ام صد درد را درمان درو
    نیست راحت بی‌غم جانان فضولی را دمی
    دم به دم آن به که افزاید غم جانان درو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha