کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دی شنیدم جانب گلشن گذار افکنده ای
    در گل از رشک رخت صد خار خار افکنده ای
    عرض عارض کرده در باغ بر فصل بهار
    نقش باغ از چشم نقاش بهار افکنده ای
    لاله حمراست بشگفته ز طرف جویبار
    یا تو بر آیینه عکس عذار افکنده ای
    نیست سایه بلکه بی خود ساخته از جام رشک
    سروها را سرنگون در جویبار افکنده ای
    غنچها را کرده دل خون ز رشک لعل لب
    آتشی از شمع رخ در لاله زار افکنده ای
    بر رهت هر سو ملک افتاده یا جلوه کنان
    سایه ات گه بر یمین گه بر یسار افکنده ای
    چشم من جرم فضولی چیست در راه وفا
    کاینچنین او را ز چشم اعتبار افکنده ای

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha