کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شد درون سینه دل دیوانه از سودای او
    بستم از رگهای جان زنجیرها در پای او
    نیست از بی التفاتی گر نبیند سوی من
    آن که عین التفات اوست استغنای او
    جای پیکانت درون سینه کردم چون کنم
    دل ز جا شد خواستم خالی نماند جای او
    کرد روز و روزگارم را بیک دیدن سیه
    کی مرا این چشم بود از نرگس شهلای او
    جان بر آمد یار بهر پرسشم نگشاد لب
    بر نیامد کام من از لعل شکر خای او
    بر نخواهم داشت تا روز قیامت سر ز خواب
    گر شبی در خوابم آید قامت رعنای او
    چون نباشم زار و سرگردان فضولی متصل
    رشته جان بسته ام بر زلف عنبرسای او

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha