کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سرم را درد بر بالین محنت سود دور از تو
    تنم در بستر بیچارگی فرسود دور از تو
    بر آن بودم که چون دور از تو کردم کم شود در دم
    ندانستم که خواهد محنتم افزود دور از تو
    بلای هجر بسیارست و ما بسیار کم طاقت
    نمی دانیم حال ما چه خواهد بود دور از تو
    مرا گفتی که خواهی مرد در هجران من بی شک
    محالست این سخن کی می توان آسود دور از تو
    نماند از ناله تاب صحبت ما همنشینان را
    کجا شد آن که ما را صبر می فرمود دور از تو
    تو آتش پاره من خار ره بر من چو بگذشتی
    اثر مگذار کز من بر نیاید دود دور از تو
    جهان شد تیره در چشم فضولی بی مه رویت
    فلک هرگز ره راحت به او ننمود دور از تو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha