کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از او پرسید سرّ آن دهان را، من نمی‌دانم
    خدا می‌داند این سر نهان را، من نمی‌دانم
    به جان نظارهٔ او می‌کنم از دیده مستغنی
    حیات من به درد اوست جان را من نمی‌دانم
    رقیب از مهربانی‌های آن بت می‌زند لافی
    دروغست این مگر رسم بتان را من نمی‌دانم؟
    چگونه شمع همرازم بود شب‌های تنهایی
    که گرد آرد زبانی آن زبان را من نمی‌دانم
    مپرس ای هم‌نشین آیین ارباب ریا از من
    جمیع خلق می‌دانند آن را، من نمی‌دانم
    مکن در ترک جام و میل تقوی عیب من ساقی
    تو می‌دانی بد و نیک جهان را، من نمی‌دانم
    فضولی گر همی‌خواهی که باشم با تو هم‌مشرب
    تو خود بنما ره کوی مغان را، من نمی‌دانم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha