کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خود را ز گریه شب همه شب غرق خون کنم
    سر چون حباب صبحدم از خون برون کنم
    گفتم هوای عشق تو بیرون کنم ز دل
    دل را سر اطاعت من نیست چون کنم
    تا کی بیاد عارض گلگون گلرخان
    رخسار خود بخون جگر لاله گون کنم
    بر زخم سیه پنبه نه از بهر مرهم است
    خواهم که سوز آتش دل را فزون کنم
    سودای دل بذکر لبت کم نمی شود
    دیوانه را چه فایده گر صد فسون کنم
    دیوانه را بهر دو جهان اجتناب نیست
    ناصح ز عقل نیست که ترک جنون کنم
    ریزم بخاک سینه فضولی ز دیده آب
    باشد که دفع آتش سوز درون کنم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha