کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دمی بی سوز عشقت جان خود بر تن نمی خواهم
    چو شمع از سوز دارم زندگی مردن نمی خواهم
    اگر یار منی از غیر دامن کش که چون یوسف
    گلی کز غیر دارد چاک در دامن نمی خواهم
    نیم یعقوب کز اغیار پرسم یوسف خود را
    ز غیرت بلکه بویش هم ز پیراهن نمی خواهم
    چو یابد عکس او ز آیینه دل می برم رشکی
    از آنست این که این آیینه را روشن نمی خواهم
    دلم بردی گرت لطفیست با من زنده مگذارش
    چو می دانی که در وصل تو او را من نمی خواهم
    چرا باید که سوزم ز آتش دل خانه هر شب
    مقامی بعد ازین جز گوشه گلخن نمی خواهم
    حریفان تا مزارم را نهند از درد گل بر گل
    چو میرم جز در پیر مغان مدفن نمی خواهم
    بلا از هر طرف رو بر من آرد هر کجا باشم
    ز بیم این بلا در کوی او مسکن نمی خواهم
    نمی خواهم کسی با دلبر من دوستی ورزد
    فضولی هیچ کس را من بخود دشمن نمی خواهم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha