کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هست با خلعت گلگون قدت ای حور سرشت
    الفی کش قلم صنع بشنگرف نوشت
    جامه گلگون من آن طرفه نهالیست که دهر
    آبش از خون جگر داد از آن روز که کشت
    خلعت آل تو آن آتش ابراهیم است
    که نهانست درو نزهت گلهای بهشت
    گلبن از گل بدن آراست تو با جامه آل
    ظاهر است این که درین پرده که خوبست و که زشت
    جامه آل تو می خواست بدوزد که فلک
    رشته جان من آغشت بخونابه و رشت
    هر کجا دامن گلرنگ کشیدی ای گل
    گشت برگ گلی از خون سرشکم هر خشت
    همه دم میل فضولی بقبا گلگونیست
    چه کند آب و گلش دهر بدین رنگ سرشت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha