کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نیست غیر از حیرتم کاری جدا از یار خویش
    وه چه خواهم کرد دارم حیرتی در کار خویش
    کلبه احزان ما باریک شد از دود آه
    آه اگر روشن نسازی از مه رخسار خویش
    حال بیماران درد عشق را گاهی بپرس
    لطف فرما شربتی از لعل شکربار خویش
    ای که دارد حقه لعلت دوای درد دل
    کم مفرما التفات از عاشق بیمار خویش
    می رود دلدار و از من می برد دل چون کنم
    چون توانم زیستن دور از دل و دلدار خویش
    بر سر کویت فضولی گر نیایت دور نیست
    شرم دارد از سکت با نالهای زار خویش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha