کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بنایی از حباب اشک چشم خون فشان کردم
    هوایت را درو از دیده مردم نهان کردم
    ز جان بیرون نمی شد لذت عشقت بآسانی
    مرا گفتی که ترک عشق من کن ترک جان کردم
    دل خون گشته میل خاک پایت داشت دانستم
    ز چاک سینه بگشادم دری وانرا روان کردم
    ز انجم تیر آهم داد گردون را سبکباری
    نشان نگذاشتم از کوکبی کانرا نشان کردم
    نشد از سیر گردونم زمانی کام دل حاصل
    غلط کردم که نقد عمر خود را صرف آن کردم
    صدای سیل اشکم کرد اظهار غم عشقت
    بتقریر عجب این راز پنهان را بیان کردم
    فضولی صبر در عشق بتان از من نمی آید
    بسی خود را درین کار خطرناک امتحان کردم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha