کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نه از تیری که بر دل می زنی چندین فغان دارم
    سوی خود می کشی ای ناله از رشک کمان کردم
    بزن تیری و از ننگ من ایمن شو چو می دانی
    نخواهم کرد ترک عاشقی چندانکه جان دارم
    ز بهر تیر او از خاک من سازند آماجی
    پس از مردن ز یاران موافق چشم آن دارم
    خدنگ اوست گر آورده چشم تر ز هر خاکی
    صف مژگان که من بر گرد چشم خون فشان دارم
    طبیبم می کشد تیر از جگر اما نمی داند
    که من چون مغز صد تیر نهان بر استخوان دارم
    فکندی دور چون تیرم ز خود زین بس محالست این
    که یابی گر بجویی چون نه نام و نه نشان دارم
    غم لعلش که در دل می نهفتم فاش خواهد شد
    فضولی جان من آمد بلب تا کی نهان دارم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha