کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    رحم بر زاری من یار ندارد چه کنم
    یار پروای من زار ندارد چه کنم
    دلم از طعنه اغیار بجان آمد و یار
    خبر از طعنه اغیار ندارد چه کنم
    دیده عمریست که خونبار شدست از غم او
    او غم دیده خونبار ندارد چه کنم
    در غم عشق به از صبر ندیدم کاری
    دل شیدا سر این کار ندارد چه کنم
    چون نماند ز تو پنهان غم ناگفته من
    با تو کس قدرت گفتار ندارد چه کنم
    نیست بی محنت اغیار وصال رخ یار
    باغ عالم گل بی خار ندارد چه کنم
    درد دل چند کنم شرح فضولی بر یار
    یار فکر من افگار ندارد چه کنم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha