کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گشت محرم در حریم وصل جانانم چراغ
    آتشی از رشک زد در رشته جانم چراغ
    رشته دارد در آتش می دهد هر لحظه یاد
    زان رخ تابنده و زلف پریشانم چراغ
    روز وصل ای لاله رخ داغی نهادی بر دلم
    سوختی بهر شب تاریک هجرانم چراغ
    در ره عشق از شب تاریک هجرانم چه غم
    پیش ره بس برق آه آتش افشانم چراغ
    با وجود ذوق وصل خود ز من هستی مجو
    هست دیدار تو صبح و جان سوزانم چراغ
    تا نبینم سوی غیر از شعله میل آتشین
    بی تو هردم می کشد در چشم گریانم چراغ
    سوخت صد پروانه را بر حال من دل هر کجا
    بر زبان آورد شرح سوز پنهانم چراغ
    در چراغ ما فروغی نیست شبها بی رخت
    زانکه می گیرد ز آب دیده ما نم چراغ
    شمع را دامن کش ای فانوس بنشان گوشه
    کامشب از مه طلعتی دارد شبستانم چراغ
    شام غم روشن نمی گردد فضولی خانه ام
    گر فروزد چرخ از خورشید رخشانم چراغ

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha