کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عکس قد او آینه بربود خطا کرد
    خود را چو دل ما هدف تیر بلا کرد
    اشک آینه دار قد خم گشته من شد
    دردا که قدم را غم عشق تو دو تا کرد
    فریاد ز ناسازی طالع که نکردیم
    جا در دل آن ماه که جا در دل ما کرد
    کار غم تو با دل تنگم شب هجران
    کاریست که با غنچه دم باد صبا کرد
    تو گرد ز دامن بفشاندی و من از غم
    مردم که چرا بخت مرا از تو جدا کرد
    خون ریخت جگر سوخت بدن خست دل آزرد
    با ما غم عشق تو چه گویم که چها کرد
    برداشت دل از سجده ابروی بتان سر
    در حیرت آنم که چنین سهو چرا کرد
    تا قطره آبی نشد از جای نجنبید
    در هر دل پرسوز که پیکان تو جا کرد
    در پنجه غم ماند گریبان فضولی
    زان روز که دامان تو از دست رها کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha