فضولی بغدادی
غزل ها
شمارهٔ ۱۳۷: عکس قد او آینه بربود خطا کرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عکس قد او آینه بربود خطا کرد خود را چو دل ما هدف تیر بلا کرد اشک آینه دار قد خم گشته من شد دردا که قدم را غم عشق تو دو تا کرد فریاد ز ناسازی طالع که نکردیم جا در دل آن ماه که جا در دل ما کرد کار غم تو با دل تنگم شب هجران کاریست که با غنچه دم باد صبا کرد تو گرد ز دامن بفشاندی و من از غم مردم که چرا بخت مرا از تو جدا کرد خون ریخت جگر سوخت بدن خست دل آزرد با ما غم عشق تو چه گویم که چها کرد برداشت دل از سجده ابروی بتان سر در حیرت آنم که چنین سهو چرا کرد تا قطره آبی نشد از جای نجنبید در هر دل پرسوز که پیکان تو جا کرد در پنجه غم ماند گریبان فضولی زان روز که دامان تو از دست رها کرد فضولی بغدادی