کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو بهر زینت آن گلچهره در آیینه می بیند
    ز مژگان صد خدنگ آیینه را در سینه می بیند
    نشاطی یافت دل تا درد عشقت یافت در سینه
    چو درویشی که در ویرانه گنجینه می بیند
    اسیر عشق را از موی ژولیدست ذوق دل
    اگر صوفی صفا در حرقه پشمینه می بیند
    غمت هر دم بداغ تازه زان می کند شادم
    که در من حفظ حق صحبت دیرینه می بیند
    چه باشد گر شود دل با غمت خرسند در عالم
    درین ویرانه جز نقد غمت گنجینه می بیند
    از آن روزی که جمعی زاهدان را دید در مسجد
    دلم خواب پریشان هر شب آدینه می بیند
    فضولی پاک کن از کینه اغیار لوح دل
    که ذوق از مهر مه رویان دل بی کینه می بیند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha