کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    لطیفست آن پری آن به که از مردم نهان آید
    مبادا گر فتد نور نظر بروی گران آید
    بسوز ای آتش دل استخوان سینه را یک یک
    مبادا تیر آن ابرو کمان بر استخوان آید
    رود صد آه من تا آسمان هر دم وزان هریک
    بلایی گردد و بر جان من از آسمان آید
    شدم محروم تا حدی که نگذارد مرا حیرت
    که وصل دوست در دل بگذرد یا بر زبان آید
    پی دفع رقیب از آه دل یک دم نیم خالی
    یکی از صد هزاران تیر شاید بر نشان آید
    بمردن رست دل از جان و آمد جانب کویت
    ز جان بگذشت از دست غمت تا کی بجان آید
    فضولی نقد جان کردی نثار مژده وصلش
    چه خواهی کرد گر ناگاه آن سرو روان آید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha