کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چیده ایم از اختلاط خلق دامان هوس
    نه کسی پروای ما دارد نه ما پروای کس
    عاشقان دارند شوق گلرخان نه زاهدان
    گل به بلبل می زند آتش نه در هر خار و خس
    مردم چشمم ز مژگان اشک می ریزد ولی
    آب دریا کم نمی گردد بمنقار مگس
    عزلتی دارم که در خلوت سرای بی کسی
    با مسیحا هم نمی خواهم که باشم همنفس
    عمر شد آخر دلا از ناله کردن در گذر
    راه چون طی گشت باید گر فغان افتد جرس
    نیستم بلبل که هر ساعت سرایم بر گلی
    اهل توحیدم گلی دارم درین گلزار و بس
    می رسد فریاد من هر شب فضولی بر فلک
    گر چه رو آن مه نمی گردد مرا فریادرس

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha