فضولی بغدادی
غزل ها
شمارهٔ ۲۱۳: چیده ایم از اختلاط خلق دامان هوس
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چیده ایم از اختلاط خلق دامان هوس نه کسی پروای ما دارد نه ما پروای کس عاشقان دارند شوق گلرخان نه زاهدان گل به بلبل می زند آتش نه در هر خار و خس مردم چشمم ز مژگان اشک می ریزد ولی آب دریا کم نمی گردد بمنقار مگس عزلتی دارم که در خلوت سرای بی کسی با مسیحا هم نمی خواهم که باشم همنفس عمر شد آخر دلا از ناله کردن در گذر راه چون طی گشت باید گر فغان افتد جرس نیستم بلبل که هر ساعت سرایم بر گلی اهل توحیدم گلی دارم درین گلزار و بس می رسد فریاد من هر شب فضولی بر فلک گر چه رو آن مه نمی گردد مرا فریادرس فضولی بغدادی