کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو پاره پاره دل از دیده ترم افتد
    هزار شعله آتش به بسترم افتد
    نیاورم بنظر آفتاب را ز شرف
    دمی که دیده بدان ماه پیکرم افتد
    زند بدامن من آفتاب دست ز قدر
    گهی که سایه آن سرو بر سرم افتد
    خوشم بکنج غم و بی کسی که باشم من
    که ره ببزم بتان سمنبرم افتد
    بدست اخترم ای کاش برق آتش آه
    رسد بچرخ شب غم در اخترم افتد
    بیاد لعل تو آتش فتاد در جگرم
    که آتشی بدل درد پرورم افتد
    بهیچ باب فضولی قرار نیست مرا
    مگر دمی که گذر سوی آن درم افتد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha